کنیچیوا ^w^
دوستان امروز واستون معنی آهنگ Signal ، اوپنینگ انیمه 91 روز رو گذاشتم .
TK رو میشناسید؟ آهنگ Unravel رو خونده که میشه اوپنینگ فصل اول انیمه توکیو غول !
صداش رو خیلی دوست دارم ! جزو معدود کساییه که معنای کامل به صداش معتاد شدم :|
برای خواندن معنی و دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید
نام آهنگ : Signal (OPENING)
هنرمند : TK
Kanjou ni tsukeru namae wa jiyuu da ne
Hora kawarihateta
Kesenai boku no tsumi no hikigane ga tokete shimaisou de
Chidarake ni natta ano hi no imi wa naku naru hazu mo nai yo ne?
Nikushimi ga kiete shimattara kimi wo korosenai kara
Kako wo mitashiteiru tsumi ga tsukutta boku de aru tame ni
Eiensei no NAIFU de kioku no Signal kizamareteru no ni
Itami sae keshisatte shimau kizuna no Spiral
Mayoikonda boku wa boku ni kiekakureteiku
Boku wa kodoku sa douka sono mama de
Kimi ga warau tabi ni naku naru hazu mo nai no ni
Kizu kara me wo sorasanai you ni
Nikushimi yo soba ni ite kimi wo koroshitai kara
Kako wo mitashiteiru tsumi ga tsukutta boku de aru tame ni
Eiensei no NAIFU de kioku no Signal kizamareteru no ni
Itami sae keshisatte shimau kizuna no Spiral
Mayoikonda boku wa boku ni kiekakureteiku
Rei ga mugen rei ga mugen rei ga mugen rei ga mugen
****************************************************************************
Named emotions are so free
احساسات نامبرده بسیار آزادند
Look, they've changed completely.
ببین، آنها کاملا دگرگون شدند
With the trigger of my sins seemingly about to melt away
با ماشه ی گناهانم که به نظرمیاید در حال ذوب شدن است
There's no way the meaning of those blood-
هیچ راهی نیست که بشود معنای آن
covered days will go away, is there?
روزهای پوشیده با خون از بین برود، مگرنه ؟
If my hate disappears, I can't kill you
اگر نفرتم ناپدید شود نمیتوانم تو را بکشم
I created sins filled with the past, in order to remain as myself
من گناهانی پرشده از گذشته را ساخته م تا بتوانم" خودم "باقی بمانم
Even though a signal is carved into my memories with an eternal knife,
حتی با اینکه سیگنالی با یک چاقوی ابدی در خاطراتم حک شده است
Wandering lost, I disappear into myself
چون بیخانمانی گمگشته، در درون خودم ناپدید میشوم
In a spiral of bonds that erases even pain
در چرخشی از ریسمان هایی که حتی درد را نیز پاک میکنند
I'm lonely. Somehow, this way
من تنها هستم. یک جوری ، این راه
Even though there's no way these wounds will disappear as you laugh,
حتی با اینکه هیچ راهی نیست که این زخمها در حالی که تو به آنها میخندی ناپدید شوند
I won't turn my eyes away from them
من چشم از آنها بر نمیدارم
O hate, stay by my side- because I want to kill you
آه نفرت ، همراه من بمان – زیرا که میخواهم تو را بکشم
I created sins filled with the past, in order to remain as myself
من گناهانی پرشده از گذشته را ساخته م تا بتوانم خودم باقی بمانم
Even though a signal is carved into my memories with an eternal knife,
حتی با اینکه سیگنالی با یک چاقوی ابدی در خاطراتم حک شده است
Wandering lost, I disappear into myself
چون بیخانمانی گمگشته، من در درون خودم ناپدید میشوم
In a spiral of bonds that erases even pain
در چرخشی از ریسمان هایی که حتی درد را نیز پاک میکنند
Zero is infinite, zero is infinite, zero is infinite, zero is infinite---
پوچی بی پایان است، پوچی بی پایان است، پوچی بی پایان است، پوچی بی پایان است---
- پنجشنبه ۳۰ دی ۹۵